پرسههای آشپزی: اصطلاحاتی که هر طرفدار آشپزی باید بداند
پرسههای آشپزی: اصطلاحات برجسته در دنیای آشپزی که هر علاقهمند به آشپزی باید بداند
فصل ۱: اصطلاحات مرتبط با تهیه مواد غذایی
میزان (Measure): این اصطلاح به استفاده از میزان برای اندازهگیری دقیق مقدار مواد غذایی اشاره دارد. برای مثال، "یک چهارم فنجان شکر" به میزان مشخصی از شکر اشاره دارد.
خلال (Peel): به فعلی اطلاق میشود که میوه یا سبزیجات را از پوست یا پوستک خود جدا میکند. به عنوان مثال، "خلال کردن سیب" به معنای جدا کردن پوست سیب است.
رشته (Julienne): این اصطلاح به برش مواد غذایی به شکل نیمه استوانه یا رشته نازک اطلاق میشود. "سیبزمینی رشته کردن" به معنای برش سیبزمینی به شکل نیمه استوانه میباشد.
آبپز (Blanch): این اصطلاح به غلظت کوتاه غلظت یک مواد غذایی در آب جوش اشاره دارد. این فرآیند به منظور حفظ رنگ، طعم یا قوام مواد غذایی استفاده میشود.
فصل ۲: اصطلاحات مرتبط با فرآیند پخت و پز
سرخ کردن (Sauté): این اصطلاح به بلند کردن وجود مواد غذایی در روغن یا گریس با حرارت بالا اطلاق میشود. "پیاز را سرخ کنید" به معنای سرخ کردن پیاز در روغن است.
پختن (Bake): در اصطلاح آشپزی، پختن به معنای آمادهسازی مواد غذایی در فر با حرارت متوسط تا بالا میباشد. "نان را در فر بپزید" به معنای آمادهسازی نان درون فر است.
کباب کردن (Grill): این اصطلاح به پختن مستقیم مواد غذایی بر روی یک تابه یا سطح گرم مشاع اطلاق میشود. "گوشت را کباب کنید" به معنای پخت گوشت بر روی یک تابه گرم است.
جوشاندن (Simmer): این اصطلاح به فرآیند نگه داشتن مایع یا سس در حداقل دمای نقطه جوش اشاره دارد. "سوپ را بگذارید بجوشد و سپس آتش را کاهش دهید" به معنای جلوگیری از جوشاندن بیش از حد سوپ است.
فصل ۳: اصطلاحات مرتبط با تزیین و نوآوری
گارنیش (Garnish): این اصطلاح به افزودن تزئینات نهایی به غذا اطلاق میشود. "سبزیجات را به عنوان گارنیش به غذا اضافه کنید" به معنای افزودن سبزیجات به عنوان تزئین غذا است.
آبگوشت (Au Jus): این اصطلاح به مایعی اطلاق میشود که از آبهای پخته گوشت به دست میآید. "سیبزمینی را با آبگوشت سرو کنید" به معنای سرو کردن سیبزمینی با مایع پخته گوشت است.
ماریناد (Marinate): به فرآیند نگه داشتن مواد غذایی در یک مخلوط مایع مخصوص به منظور افزایش طعم و طراوت میپردازد. "گوشت را در ماریناد گذاشته و بگذارید مدتی در یخچال بماند" به معنای مارینه کردن گوشت است.
پرکننده (Stuffer): این اصطلاح به دستگاه یا وسیلهای اطلاق میشود که مواد غذایی را داخل دیگر مواد یا پوستهها پر کند. "پرکننده سسیسج را با حبوبات پر کنید" به معنای پر کردن پوسته سسیسج با حبوبات است.
فصل ۴: اصطلاحات مرتبط با مهارتهای کاشتن و آمادهسازی
پرهیز از چسباندن (Non-Stick): این اصطلاح به سطح ضد چسب که از جنسهای مختلف مانند تفلون ساخته میشود، اشاره دارد. "تابه را با یک پوشش ضد چسب بپزید" به معنای پختن در تابه با سطح ضد چسب است.
ترشیساز (Pickler): این اصطلاح به فردی اطلاق میشود که مهارت کاشتن ترشی را دارد. "آقای جونز یک ترشیساز خوب است" به معنای مهارت آقای جونز در کاشتن ترشی است.
درجا کردن (Chop): به برش دادن مواد غذایی به قطعات کوچک اطلاق میشود. "سبزیجات را درجا کنید" به معنای برش دادن سبزیجات به شکل کوچک است.
خشککن (Dehydrator): این اصطلاح به دستگاهی اطلاق میشود که مواد غذایی را خشک میکند تا طعم و ماندگاری آنها افزایش یابد. "گیاهان را با یک خشککن حیاتی کنید" به معنای استفاده از دستگاه خشککن برای تازه نگه داشتن گیاهان است.
نتیجهگیری: آشپزی یک هنر خاص و جذاب است و اصطلاحات آشپزی نقش مهمی در تسلط به این هنر دارند. آشنایی با این اصطلاحات، همچنین مهارت در استفاده از تجهیزات آشپزخانه و فراگیری تکنیکهای آشپزی، هر طرفدار آشپزی را به سوی تولید غذاهای لذیذ و خوشمزه هدایت میکند.
برچسب: ،